به قلم: صادق نیکپور
شاعر جوان خوشذوق و سبکشناسی یک سناریو طراحی نمود.
حافظ، سعدی، باباطاهر عریان، فردوسی، خیام نیشابوری را بار دیگر به این جهان بازگرداند و یک گوشی تلفن به آنها داد و از ربات هوش مصنوعی بهره گرفت و یک نوع منشی دارش را برای آنها پدید آورد.
آنگاه بار دیگر آنها را به تاریخ ادبیات فرستاد و تلفن آنها را منتشر نمود تا مردم به آن شاعران زنگ بزنند اما منشی تلفن هوشمند در خانه آنها به وکالت از طرفشان پاسخگو باقی ماند.
آنگاه پیامهای شاعرانه هوش نیمه مصنوعی را برای ما فرستاد تا در مسابقه شاعرانه شرکتشان دهد.
طفلک شاعران و ارکان ادبیات فارسی وقتی درگیر طنز جوانان کلاس مهندسی ادبی گردند.
پیغامگیر حافظ :
رفتهام بیرون من از کاشانه خود غم مخور
تا مگر بینم رخ جانانه خود غم مخور
بشنوی پاسخ ز حافظ گر که بگذاری پیام
زان زمان کو باز گردم خانه خود غم مخور
پیغامگیر سعدی :
از آوای دلانگیز تو مستم
نباشم خانه و شرمنده هستم
به پیغام تو خواهم گفت پاسخ
فلک گر فرصتی دادی به دستم
پیغامگیر باباطاهر :
تلیفون کردهای جانم فدایت
الهی مو به قربون صدایت
چو از صحرا بیایم ، نازنینم
فرستم پاسخی از دل برایت
پیغامگیر فردوسی :
نمیباشم امروز اندر سرای
که رسم ادب را بیارم به جای
به پیغامت ای دوست گویم جواب
چو فردا برآید بلند آفتاب
پیغامگیر خیام :
این چرخ فلک، عمر مرا داد به باد
ممنون توام که کردهای از من یاد
رفتم سرکوچه، منزل کوزه فروش
آیم چو به خانه، پاسخت خواهم داد
کارگاه مهندسی ادبی
بعد از انتشار تعدادی از پیامکهای شاعرانه هوش مصنوعی پیامگیر من هم فعال گشت و از کارگاه مهندسی ادبی، آن شاگردان دیروز و دوستداران ادبیات پارسی زنگم زدند.
و به من گفتند که در پیامد رقابت جوانان با این هوش مصنوعی که اکنون به سبک شاعران ایرانی شاعرشده است و روی دست جوانان ما در کلاسهای ادبی شعرسرایی میکند هویت ایرانی گروهی از مهندسان رباتیک و هوش مصنوعی در نهادشان شعلهور گردید و با کمک گرفتن از درسهای سبکشناسی ادبی که در آکادمی فرهنگ و هنر ارائه گردید توانستند رباتی دیگر آشناتر به فنون سخنورزی ایرانی طراحی نمایند و این بار بر سبک شاعرانی دیگر پیامک سراییدند و با صدای دلنوازانی بر بستر موسیقیایی هم به فروش گذاردند.
پيامگير منوچهری دامغانی :
از شرم به رنگ باده باشد رویم
در خانه نباشم که سلامی گویم
بگذاری اگر پیغام پاسخ دهمت
زان پیش که همچو برف گردد رویم
پيامگير مولانا :
بهر سماع از خانهام رفتم برون رقصان شوم
شوری برانگیزم به پا خندان شوم شادان شوم
برگو به من پیغام خود هم نمره و هم نام خود
فردا تو را پاسخ دهم جان تو را قربان شوم
پيامگير نیمایوشیج :
چون صداهایی که میآید
شباهنگام از جنگل
از شغالی دور
گر شنیدی بوق
بر زبان آر آن سخنهایی که خواهی بشنوم
در فضایی عاری از تزویر
ندایت چون انعکاس صبح از کوه
پاسخی گیرد ز من از درههای یوش
پيامگير شاملو (بامداد) :
بر آبگینهای از جیوهی سکوت
سنگوارهای از دستان آدمیت
آتشی و چرخی که آفرید
تا کلید واژهای از دور شنوا
در آن با من سخن بگو
که با همان جوابی گویم
تا آنگاه که توانستن سرودی است
پيامگير هوشنگ ابتهاج (سایه) :
این صدا و سخن توست سرآغاز جهان
دل سپردن به پیامت چاره ساز انسان
گر مرا فرصت گفتی و شنودی باشد
به حقیقت با تو همراز شوم بینیاز کتمان
پيامگير فروغ فرخزاد :
نیستم، نیستم
اما میآیم، میآیم، میآیم
با بوتهها که چیدهام
از بیشههای آن سوی دیوار
میآیم ، میآیم ، میآیم
و آستانه پر از عشق میشود
و من در آستانه به آنها که پیغام گذاشتهاند
سلامی دوباره خواهم داد
برای همین است که به شاعران و نویسندگان جوانمان میگوییم مانند ربات از سبک بزرگان ادبیات فارسی پیروی نکنید چون این رباتهای هوش مصنوعی در این کار بهتر از هر شاگردی همه درسهای کارگاهی هر دوترم را در یک نرمافزار به کار میگیرند و اینها نمونه خروجی آن است.
خدا را سپاس فرزندان ایرانی ما دارای توانمندیهای خدادادی فراوان هستند، در نوآوری معنا و مفهوم، تصویر و مضمون، ساختار و موسیقی.
خدا را سپاس که هر کدامشان شکلی تازه درهندسه ادبیات فارسی میآفرینند.
هنوز هوش مصنوعی با همه پیشرفتش توانمندی و توانایی آفرینشگری ادبی در ادبیات فارسی و رویارویی با شاعران نوآور و پر از روح ما را ندارد و گمان هم ندارم هیچوقت هم بتواند چون کارش فقط کپی کردن تصویر و مضمون است و کپی کردن نه در هنر نه در ادبیات و نه در فرهنگ هیچ جایگاه ارزشی ندارد هر چند به نام یک محصول تجاری به فروش برسد.
به قلم: صادق نیکپور
بنیاد فرهنگ و هنر اپیفانی
(استفاده از مقاله تنها با ذکرمنبع و نویسنده بلامانع است)
اگر این مطلب را مفید دیدید برای دوستان خود نیز بفرستید، همینطور خوشحال خواهیم شد نقطه نظرهای شما را نیز بشنویم.
برای دریافت مقاله ها و مطالب جدید، فرم اشتراک خبرنامه وبسایت ما را تکمیل کنید.
コメント