«چوپان دروغگو و قتل های زنجیره ای»
به قلم: شهاب امینی
رژیم جمهوری اسلامی مدعی این است که مهساها و نیکاها را او نکشته و اینها توطئه خارجیهاست و مردم توسط دشمنان کشته میشوند.
من به عنوان یک ایرانی مسیحی چرا نمیتوانم روایت های حکومت را بپذیرم؟
شاید نه، این که سوال ندارد اما باز بگذارید برای بار آخر هم شده با ایشان مستدل و مستند صحبت کنیم.
ناظر و اسقف کلیسایی که من به آن تعلق دارم با نام کشیش هایک هوسپیان، ۲۹ سال قبل برای مدتی مفقود شد و در نهایت جنازه کاردآجین او پیدا گردید. حکومت گفت که این کار یک گروه تروریستی خارج کشور بوده و حتا افرادی را به تلویزیون آوردند که اعتراف میکردند آنها این جنایت را انجام داده اند.
چند سال گذشت، دوره اصلاحات شد و پس از مسائلی که برای اطلاعات و سعید امامی پیش آمد، افشا گردید که این قتل و حتا قتل دیگر کشیش های مسیحی ایرانی که چند سال قبل انجام شده بود نه کار آن گروه بلکه کار خود حکومت بوده است.
با این روی نه قاتلان محاکمه شدند و نه عذرخواهی ای صورت گرفت.
حتا بعدها افشا شد که بمب گذاری حرم امام هشتم شیعیان در مشهد هم کار خودشان بوده.
حال نود و نه دلیل را موقتا کنار میگذارم و به یک دلیل شخصی خودم میچسبم، من به عنوان یک ایرانی مسیحی چگونه روایت چوپان دروغگویی را باور کنم که زد و اسقف کلیسایم را کشت و بعد به گردن دیگری انداخت؟
میدانم که شما هر کدام دهها و صدها دلیل مثل این دارید.
اما بد ندیدم این دلیلم را برای دروغگو دانستنشان با شما در میان بگذارم، مشتی نمونه خروار...