نویسنده: مَدی
(ما در مجموعه مقالاتی، نقد را در بخشهای مختلف از جمله کلیسا، جامعه، سینما، موسیقی و ... مورد بررسی قرار خواهیم داد. در این مقاله به کارکرد نقد در کلیسا خواهیم پرداخت.)
همه ما در زندگی خود در موقعیتهایی قرار گرفته ایم که سرزنش ، ایراد گیری و تمسخر را تجربه کنیم ، این تجارب ناگوار باعث شده نسبت به کلمه نقد و منتقد احساس ناخوشایندی داشته باشیم.
متاسفانه در کشور عزیزمان ایران، نقد کردن و منتقد بودن توام شده با سرکوب و تمسخر، عرصه نقد در اختیار دستگاههای دولتی قرار گرفته و برای پیش برد اهداف دیکتاتوری در حوزه فرهنگ و هنر استفاده می شود.
در جامعه مسیحی فارسی زبان هم متاسفانه بیشتر کلیساها میانه خوبی با نقد و نظام آسیب شناسی ندارند، شاید بتوان گفت کمبود روحیه اتحاد جمعی ، سواد و پژوهش ، مسئولیت پذیری، غیرت و معرفت مسیحی و... از جمله نقدهایی است بر کلیسا که باعث شده برخی کلیساها تک بعدی رشد کنند .
در طول تاریخ، کلیسا و کتابمقدس مورد نقدهای بسیار جدی و تندی قرار گرفته و اتفاقا تحلیل و بررسی نتایج آنها قابل توجه است. در سالهای اولیه مسیحیت , پورفیری فیلسوف نوافلاطونی با کتاب خود علیه مسیحیان در کنار نویسندگان دیگری مانند سلسوس و جولیان به عنوان یکی از منتقدان اصلی ظاهر شد . پس از پذیرش مسیحیت در امپراتوری روم، صداهای مخالف به ضد کلیسا و مسیحیت بلند شد و اتفاقا اشتباه کلیسا سرکوب این نقدها بود چرا که با بستن راه نقد راه دیگری را باز خواهیم کرد که دیر یا زود باعث تخریب کلیسا خواهد شد و نه رشد. چنانکه شاهد هستیم عدم پذیرش این انتقادها باعث جدایی کلیسا ها و حتی جنبش پروتستان شد.
آیا نقد کردن آسان است؟ خیر
آیا نقد شنیدن آسان است؟ خیر. چه بسا بسیاری حتی نقدها را نمیشنوند. اما آیا مفید است؟ بله. بسیار مفید و سوپاپ اطمینان و عامل سلامت و رشد کلیساست.
در سالهای گذشته شاهد مردان بزرگ ایمانی بوده ام که گوشهایشان را بر روی نقدها بسته اند و در نهایت دیری نپاییده که نه تنها خودشان آسیب دیده اند بلکه کلیسا و خدمتشان نیز. اگر خطر چشم و گوش بستن بر نقدها را میدانستیم برای منفعت خودمان هم که شده داوطلبانه خواهان شنیدن نقدها میبودیم.
یکی از نشانه های نقدپذیری کلیسا، داشتن صندوق انتقادات و پیشنهادات فعال در کلیساست. ما خطاناپذیر نیستیم، گاهی اوقات سخنان اصلاحی یا انتقادی دیگران غیرمجاز و بی دلیل است.اما اولین عکس العمل و پاسخ شما نباید رد کردن باشد، بلکه باید ببینید چه مقدار حقیقت ممکن است در نقد آنها وجود داشته باشد.
وقتی توسط دیگران تصحیح می شوید، تنها شما نیستید که سود می برید. از آنجا که شما بخشی از بدن مسیح هستید، رشد شما به معنای چیزهای خوب برای همه است (اول قرنتیان 12). میتوانم به چندین مورد اصلاحاتی اشاره کنم که در طول سالهای زندگیم از نقدهای دیگران دریافت کردهام که مسیر زندگی و خدمت من را بهطور چشمگیری تغییر داده است.
کسی که انتقادهای سازنده را بپذیرد، جزو دانایان به حساب خواهد آمد.
کسی که تأدیب را نپذیرد به خودش لطمه میزند، ولی هر که آن را بپذیرد دانایی کسب میکند.
خداترسی به انسان حکمت میآموزد و فروتنی برای او عزت و احترام به بار میآورد.
امثال سلیمان 15: 31-33
در زبان فارسی واژه «نقد» به معنای جداکردن سره از ناسره و تمیز دادن خوب از بد در برابر واژه Criticism نشسته است. گروهی از هنر شناسان غربی بر این اعتقادند که واژه Criticism برگرفته از واژه یونانی Crinein به معنای جدا کردن گندم از کاه و سبوس است. یعنی برای چیزی بیش از چیزی دیگر ارزش قایل شدن اما گروهی دیگر بر آنند که Criticism ریشه در واژه Crisis یعنی بحران دارد و استدلالشان هم این است که هنگام بحران، نقد شکوفاتر میشود .
این بحران هم میتواند به علت فشارهای بیرونی باشد و هم نیازهای درونی و به هر حال با تغییر زمان و مکان دگرگون میشود.
ارزشها و باورها نکات مهمی در نقد هستند، هر مکتب، فلسفه ومذهب، دیدگاههای مختلفی نسبت به جهان پیرامون خود دارند اما حقیقت و ارزشها در مسیحیت به گونه ای دیگر است.
اساساً" نقد مسیحی بر دو پایه محوری کتابمقدس و روح القدس می چرخد.
نمونه ای عالی از یک منتقد مسیحی، پولس رسول است، غیرت و معرفت پولس نسبت به خداوند و کار خداوند مثال زدنیست.
او آنقد در کارگسترش ملکوت خداوند جدی است که تمام قد برای راستی و حقیقت ایستاده و تمام قوای خود را برای آسیب شناسی قوم خدا و برپایی ملکوت خدا بکار میگیرد.
پولس رسول به ما یاد داد که نقد درست و به جا ، باعث ایجاد آرایش الهیاتی کارآمد و کاربردی و همچنین دانشی بروز برای پیشبرد اهداف خداوند در جهان میشود .
سوال مهم این است، چه عناصری به ما کمک میکند که مانند پولس به زیبایی تمام در بحران ها کار خداوند را به کمال گسترش دهیم ؟
عناصر متعددی وجوددارند. یکی از عناصر کلیدی در نقد مسیحی و حتی هنر، مشاهده گری مسیحی است .
خوب دیدن ، یعنی به همان گونه که عیسی پیرامون و جهان را میدید ما هم بنگریم و بتوانیم مانند خداوند ببینیم و مانند خداوند عمل کنیم.
متی در انجیل بارها به نگاه خداوند و مشاهده گری او اشاره میکند، او روایت میکند که عیسی در معبد خداوند در حال تماشای قوم اسرائیل است که ناگهان نگاهش به بیوه زنی فقیر جلب میشود و شاگردان را صدا میکند تا از همان زاویه به زن فقیر نگاه کنند. زن فقیری که تمام موجودی جیب هایش را به معبد میبخشد ...
نگاه زیبای عیسی به ما یاد میدهد که چطور ببینیم، و برای چه ببینیم.
در عهد عتیق هم ما با ابعاد تازه ایی در مشاهده گری روبرو هستیم، از پیدایش تا ایوب و مزامیر و امثال .....
هنر مشاهده گری مسیحی ما را به آنچه که منظور نظرخداوند است جلب میکند.
دیدن زیبایی و عشق و پاکی در درون انسانها و همچنین شناخت دنیای پیرامون، محیط زیست، حیوانات و کل هستی باعث می شود او را واقعی تر تجربه کنیم .
هر نقدی در جهت هدفی میکوشد ، تا خواسته جمع ویا تفکری را ارضا کند .
اما در نقد مسیحی هدف، حقیقت و نیکویی ست.
اهداف نقد مسیحی چیست؟
- جلال مسیح
- انجام اراده مسیح
- سلامت قوم خداوند
- زمینه سازی برای رشد قوم خداوند( در تمام جنبه های زندگی)
- آسیب شناسی و احیای بدن مسیح در بحرانها
- بازتاب زیبایی
و.....
آهن، آهن را تیز میکند، همچنین مرد روی دوست خود را تیز میسازد. امثال سلیمان 27: 17
در رساله افسسیان پولس رسول به بدنی اشاره دارد (کلیسا) که منشا رشد آن عیسی مسیح است.
بدنی که به وسیله همه مفاصل نگهدارنده خود به هم پیوند و اتصال مییابد و در اثر عمل متناسب هر عضو رشد میکند و خود را در محبت بنا مینماید.
اینجا پولس رسول به خوبی به عمل متناسب هر عضو تاکید میکند.
نقد میتواند عملکرد متناسب هر یک از اعضا را ارزیابی کند.
حال تصور کنید که خادمی از مسیح تغذیه نمیکند و باعث کج کاری و عفونت بدن شود، در چنین شرایطی نقد به مثابه آسیب شناسی برای سلامت بدن کارکرد دارد .
نقد رابطه مستقیمی با این کلام مسیح دارد که هر چیزی را از ثمره اش بشناسید.
آیا می توان گفت معضلاتی که در کلیساهایی که پولس آن را در رسالاتش نقد میکند در بعضی از کلیساهای ایرانی همچنان دیده می شوند؟
مثلا کشیشانی که اسیر پول پرستی ، مقام پرستی و خودشیفتگی هستند ... ویا شبانانی ریاکار و اسیر شهوات ....
چگونه ممکن است کلیسایی که به روش دیکتاتوری و تبعیض اداره میشود، خواهان این باشد که ایران از دیکتاتوری و تبعیض نجات یابد؟ بعضی از خادمین گمان میکنند صورت دینداری وسیله ایست برای سودجویی، در چنین شرایطی بدیهی است که نقد سالم، برای عدالت و راستی کار میکند.
یکی از مهم ترین کارکرد های نقد، شراکت در پیروزمندی ابدی مسیح است.
در مکاشفه ، مسیح در جایگاه یک منتقد مینشیند و با ارزیابی دقیق قوم خود، کلیساهای مطیع را در همه شرایط پیروز میگرداند.
پیروزی ای که خداوند به کلیسای خود داده، ثمره نگاه دقیق و نقد درست است.
پس می توان گفت شراکت پیروزمندانه در خداوند همراه با عدالت و سلامتی، سه کارکرد مهم نقد هستند .
شاید شما دوست عزیز تجربه مواجهه با خادمین بی مسئولیت را همراه با رفتارهای آسیب زننده داشته اید و یا شاید خود شما هم از چنین خادمینی آسیب خورده اید، می خواهم شما را تشویق کنم که با دعا و نقد درست باعث ارتقاء کیفی کلیسا و رشد جامعه مسیحی فارس زبان باشیم.
و به جای رفتار قهری ، عملکرد نقد محترمانه توام با شجاعت و جراتمندی را انتخاب کنیم.
باشد که در این دنیای پر از ظلم انعکاس نور او برای نجات آدمیان باشیم.
مسیح خیلی زیبا مذهبیهایی را که دوست داشتند با ریاکاری و خودنمایی جلوهگری کنند و از مردم پاداششان را بگیرند نقد میکند
و یا پولس رسول ، پطرس را نقد میکند که با رفتار اشتباه خود مانع گسترش ملکوت خداوند است.
دردوم قرنتیان باب 11 شاهد هستیم که کلیسا، رسولان را کنار میگذارد و سرگرم معلمین و رسولان دروغین، خود شیفتگی و جایگاه طلبی می شود و پولس به نقد آنها و دفاع از خود می پردازد چرا که برای کلیسا غیرت دارد:
" زیرا که من بر شما غیور هستم به غیرت الهی؛ زیرا که شما را به یک شوهر نامزد ساختم تا باکرهای عفیفه به مسیح سپارم. ۳ لیکن میترسم که چنانکه مار به مکر خود حوا را فریفت، همچنین خاطر شما هم از سادگیای که در مسیح است، فاسد گردد. ۴ زیرا هرگاه آنکه آمد، وعظ میکرد به عیسای دیگر، غیر از آنکه ما بدو موعظه کردیم، یا شما روحی دیگر را جز آنکه یافته بودید، یا انجیلی دیگر را سوای آنچه قبول کرده بودید میپذیرفتید، نیکو میکردید که متحمل میشدید. "
شایان ذکر است که کلام خداوند به ما یادآوری میکند جنبه دیگری از نقد، نقدخود است. باید همان جور که کلام خداوند به ما میگوید خود را در آینه کلام ببینیم.
عیسی مسیح به ما تاکید میکند که مواظب رفتار خود باشیم و به جای اینکه چوبهای کوچک را در چشم برادر خود جستجو کنیم ابتدا شاخه را از چشم خود بیرون بیاوریم.
خدا را نمیتوان استهزا کرد و نمی توان مسیح را فریب داد.
ما با این آگاهی که مانند مسیح کامل نیستیم و ممکن است از ما خطا و یا گناهی در آینده سر بزند در شناسایی ضعف های خود میکوشیم.
و خود مراقب هستیم در هر جایگاه و مقامی که هستیم به کسی صدمه نزنیم وبا تعالیم سلیقه ای خود بار سنگین بر دوش مردم نگذاریم
خادمین حق صدمه زدن به روح و روان و جسم اعضاء را ندارند .
باید حواصمان به رفتارها و تصمیمات آسیب زننده باشد مخصوصا در کلیسا، به اهداف نقد بیاندیشیم ونه به جلال دادن انسان .
اسپورجن نویسنده توصیه میکند: "اگر کسی در مورد شما فکر بدی کرد، از او عصبانی نشوید، زیرا شما بدتر از آن هستید که او فکر می کند! " غرور در قلب ما اغلب وقتی شعله ور می شود که کسی کلمات اصلاحی به ما می گوید. از خدا بخواهید که به شما کمک کند به یاد داشته باشید که آنچه دیگران به شما می گویند، بسیار کمتر از آن چیزی است خداوند در انجیل به شما گفته است. چیزی که ما نمیخواهیم ببینیم فرهنگ ایرادگیری ناسالم است یعنی اشخاص، دائماً به یکدیگر چشم دوخته باشند تا اشتباهات یکدیگر را بگیرند. بلکه آنچه ما می خواهیم ببینیم فرهنگ انتقاد پذیری است. یعنی یک کلیسا به قدری در عشق و مراقبت نسبت به یکدیگر عمیق می شود که آنها مایلند در گفتگوهای عمیق، دردناک، برازنده، مفید و شخصیت ساز شرکت کنند که جلال بسیار برای خداوند به ارمغان می آورد.
اگر شما مایل هستید و مطلبی برای عنوان کردند در این زمینه دارید در ادامه همین مقاله میتوانید برای ما بنویسید.
بنیاد فرهنگ و هنر اپیفانی
(استفاده از مقاله تنها با ذکرمنبع و نویسنده بلامانع است)
اگر این مطلب را مفید دیدید برای دوستان خود نیز بفرستید، همینطور خوشحال خواهیم شد نقطه نظرهای شما را نیز بشنویم.
برای دریافت مقاله ها و مطالب جدید وبسایت ما را سابسکرایب کنید
Comments