top of page
Search

نقد در سینما Criticism in cinema


به قلم: مَدی


ما در مجموعه مقالاتی، نقد را در سینما، موسیقی، جامعه، کلیسا و ... مورد بررسی قرار داده ایم. در این مقاله به نقد در سینما خواهیم پرداخت.

تی. اس. الیوت اعتقاد داشت نقد حتا اگر همچون نفس کشیدن حیاتی نباشد دستکم اجتناب ناپذیر است.

هنگام خواندن یک اثر یا متن خواسته یا نخواسته در جایگاه منتقد نیز قرار می گیریم.


دانش ما به شکل خود آگاه و ناخود آگاه به محض مواجهه با یک اثر، درگیر تحلیل یا تفسیر میشود و ما از همین نقطه پا به عرصه نقد می گذاریم. نقد همچون ابزاری به یاری ما می آید تا خوانش های مبتنی بر احساسات صرف را به خوانشی مستدل بدل کنیم. نقد به ما می آموزاند که برای شیفتگی به یک اثر دلایلی روشن در متن آن بیاییم. نقد دانشی پویاست، همواره گسترش می یابد و ناگزیر از تغییر است.

نقد یعنی توصیف ، بررسی ، تجزیه و تحلیل ، تفسیر، ارزیابی و لذت بردن از یک اثرخاص یا مجموعه ای از آثار.


آیا نقد فیلم صرفاً قلم برداشتن و نوشتن درباره ی میزانسن، شخصیت، اجرای بازیگر، نورپردازی، قاب بندی، حرکت دوربین، روایت پردازی و مسائلی از این دست است؟

منتقد در عرصه ی نقد کجا می ایستد؟

او در نقدش چقدر از خودش، هویتش و زبان و سبک شخصی اش را در آن باقی میگذارد؟

چقدر نوشته اش وام دار آموخته ها، دانسته ها، خوانده ها، علایق و تجربه های شخصی و جهان فکری و ذهنی اوست؟


نقد، شبکه ی گسترده، ظریف، پیچیده و در هم تنیده ای برساخته از همه ی این متغیرهاست .

متن نگاشته شده توسط منتقد براساس ذهنیت، تجربه ها، قضاوتها، منش و خلق و خوی شخصی، داوریها و موضع گیریهایی برگرفته از تجربه های اوست.


نقد فیلم ،

به تعریف ما فرمی از نوشتار است که به فیلم همچون دستاوردی بالفعل مینگرد و درصدد است وجه تمایز کیفیت یا بی کیفیتی اثر را از طریق نوشتار منتقل کند.


نقد فیلم به باور اغلب مردم به ویژه در ایران چیزی است که روزنامه نگار کوته فکر یا همان منتقد فیلم مواجب بگیر نوشته و به ما میگوید فیلمی ارزش دیدن دارد یا نه. این رویه نهایت بی رحمی در عرصه نقد است.

اصولاً بیشتر تعاریف در عرصه هنر در کشورهای دیکتاتوری دستکاری می شوند.

به این ترتیب، هدف ها و انگیزه های سالم که باید بر محوریت بی طرفی و شناخت زیبایی شناسانه و همچنین ارزیابی واقع بینانه بنا شوند، دزدیده می شوند .


میتوان نقدها را در عرصه سینما در چهار گروه زیر دسته بندی کرد:


یک -

نوشته هایی که فیلم را جهان یا متنی خود بسنده می انگارند، چندان به ارتباطات بینامتنی یا به نسبتِ فیلم با فیلمها یا «متون» دیگر وقعی نمی نهند و منحصراً روی ارتباطات درون متنی مانند شیوه ی داستان پردازی و روایتگری + تدوین و پیوند ،نماها، حرکت ،دوربین، نحوه ی بازیها و مسائلی از این دست متمرکز می شوند. این نوشته ها عموماً خصلتی مشاهده گرانه و بیانی عینی و زبانی عاری از واژگان ارزش محور دارند و در رویکردهای افراطی تر این شیوه نوشتار بیش از آنکه «نقد» باشد به تحلیلی بسیار دقیق و مهندسی شده پهلو میزند نمونه هایی از این نوع نقدها را میتوان در برخی نوشته های رمون بلور مانند تحلیل او درباره ی فیلم پرندگان آلفرد هیچکاک مشاهده کرد که در آنها نویسنده با تیغ تیز عینیت، اجزای فیلم را موشکافانه تشریح میکند و ذهنیت شخصی اش غالباً در این تحلیل ها راهی ندارد. علاوه بر مطالعات سینمایی و پژوهشهای میان رشته ای، حوزه ی نسبتاً جدیدی نیز در زبان شناسی کاربردی با عنوان «تحلیل گفتمان فیلم چنین روشی را در تحلیل دقیق، جزء به جزء و نما به نمای فیلم به کار میبرد و از روش شناسی ویژه ای که مبتنی بر تحلیل هم زمان متن و تصویر با تقطیع نماهاست برای شرح و تبیین نظریه های زبان شناختی در فیلم استفاده میکند که به تحلیل چندرسانه ای موسوم است.


دو -

نوشته هایی که «نقد» و «نظریه» را در می آمیزند، به گونه ای که در آنها دو ساحت نقد و نظریه در هم بافته میشوند و از یکدیگر جدایی ناپذیرند. این نقدها را بنا بر وزنی که به نقد یا نظریه میدهند میتوان به گونه های مختلفی دسته بندی کرد: برخی از این نقدها که در دسته نظریه های فیلم شناخته میشوند گونه ی مشخصی از فیلمها را می ستایند و به آنها میپردازند .


این سبک از نقد ، رویکردهایی تاریخی، جامعه شناختی و سیاسی اجتماعی به فیلم دارند (مانند ریموند دورنیات (۱۹۷۰) (۱۹۷۶) و توماس الزسر (۱۹۹۶))؛ دسته ای دیگر نیز با تمرکز روی مفاهیم فلسفی و زیبایی شناسانه سینما یا با معیار قرار دادن فیلم های مشخصی که آنها را در مقام آثار نمونه و شاخص بررسی میکنند، اساسا نظریه را در نسبت با این آثار مطرح میکنند.


سه -

نوشته هایی که فیلم را در بستری گسترده تر و در چشم اندازی وسیع تر و همه جانبه تر می بینند و با درنگ بر مناسبات بینامتنی در پی یافتن پیوندهایی میان فیلم با فیلم های دیگر در تاریخ سینما و حتی حوزه های هنری دیگری مانند هنرهای تجسمی و ادبیات اند. گاه این گونه نوشته ها رویکرد دوم را به شکلی کلان تر، گسترده تر،

و به عبارتی جهانی تر به کار میبرند به این معنا که فیلم را در بستری نظری میکاوند و در عین حال آن را به تجربه های زیبایی شناختی خودشان گره می زنند. در نتیجه نقد نه سردی، سختی و خشکی عینیت محض را داراست و نه تماماً برگرفته از ذهنیت نویسنده یا منتقد است. به بیان دیگر، در این حالت، نوشتار خاستگاهی نظری دارد اما در عین حال یکسره به آنها سر نمی نهد و با درک نویسنده از فیلم و تجربه های زیبایی شناختی و غیر زیبایی شناختی او در عرصه های گوناگون پیوند میخورد. روابط بینامتنی در نوشتارهایی از این دست پررنگند. چنین رویکردی فیلم را سیاره ای در کهکشان تاریخ سینما و به طور کلی تر هنر و زندگی میداند که معنایش را نه فقط از خود و جهان برساخته اش بلکه از ارتباط با سیارات و ستارگان دیگر تاریخ سینما یعنی فیلمها، رمانها و نمایش نامه ها وام میگیرد. در این نوشته ها نویسنده در متن حاضر است، یا دست کم هیبش احساس میشود و از آنجا که متن با مشاهدات و تجربه ها و داوری های شخصی اش ارتباط تنگاتنگ دارد، رد او را می شود در لحن و زبان و سبک پی گرفت و از این رو میتوان گفت چنین نوشته هایی عمدتاً صاحب سبکند؛ نوشته های سرژ ،دنه منی ،فاربر جیمز کاننت و شیگه هیکو ها سومی، عمدتاً در این دسته جای میگیرند.


چهار -

نقدهای ژورنالیستی یا نقدهای ارزش داورانه ی غالباً کوتاهی که حاصل نخستین مواجهه ی منتقد با فیلم اند و «گونه» یا «سبک» تثبیت شده و بسیار ریشه داری در تاریخ نقد فیلم به حساب میآیند بسیاری از منتقدان و نویسندگان برجسته ی سینمایی مانند منی ،فاربر پالین ،کیل اندرو ساریس، سرژ دنه وی اف پرکینز، دیوید تامسن و جاناتان رزنبام در این گونه ی نوشتاری طبع آزمایی کرده اند و گزارش ها و نقدهای ژورنالیستی بسیار مهم و قابل اعتنایی در این مسیر نوشته اند.


در پایان باید به این مسئله توجه کرد در نظام های دیکتاتوری نقد برده ایدئولوژی حاکم است. نقد باید در جهت ارضا اهداف حاکمان کار کند.

هنر نقد ،  بی طرفی و جایگاه خود را از دست داده و این صدای حزب حاکم است که اثر را نقد می کند.

در نظام های دیکتاتوری سینمای مستقل وجود ندارد. اگر هم وجود داشته باشه بیشتر برای دکور و تطهیر نام خود از آن استفاده میکند.


بنیاد فرهنگ و هنر اپیفانی

(استفاده از مقاله تنها با ذکرمنبع و نویسنده بلامانع است)

اگر این مطلب را مفید دیدید برای دوستان خود نیز بفرستید، همینطور خوشحال خواهیم شد نقطه نظرهای شما را نیز بشنویم.

برای دریافت مقاله ها و مطالب جدید وبسایت ما را سابسکرایب کنید

16 views0 comments

Comments


bottom of page